آنکه قسمت ما شد:
اسمش زجر نبود؟
بودن و ندیدن نبود؟
یا سه حرف اول دردانه؟
یا چه میدانم خواستن و نتوانستن؟
یا شاید هم دوست داشتن و دوست داشته نشدن؟
عشق به پرواز مثلا ... ولی بیبال که چه عرض کنم حتی پر نداشتن؟
یا مثلا پروای جهیدن نداشتن؟
این که قسمت ما شد:
از کلمه و ترکیبهای تازه نبود؟
سر مشق یکی ده باره نبود؟
یادش درد نبود؟
و رویش شیرین چون خواب مرگ؟
این همان نبود که هلاک رسیدنش بودی؟
و آخر شد هلاک رسیدنت به م ق ص و د ....؟
اسمش زجر نبود؟
بودن و ندیدن نبود؟
یا سه حرف اول دردانه؟
یا چه میدانم خواستن و نتوانستن؟
یا شاید هم دوست داشتن و دوست داشته نشدن؟
عشق به پرواز مثلا ... ولی بیبال که چه عرض کنم حتی پر نداشتن؟
یا مثلا پروای جهیدن نداشتن؟
این که قسمت ما شد:
از کلمه و ترکیبهای تازه نبود؟
سر مشق یکی ده باره نبود؟
یادش درد نبود؟
و رویش شیرین چون خواب مرگ؟
این همان نبود که هلاک رسیدنش بودی؟
و آخر شد هلاک رسیدنت به م ق ص و د ....؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر