۱۳۸۳ آبان ۵, سه‌شنبه

پوشيدن لباس رسمي هر روز و هر روز سختم بود ... عادت کردم اما
روکش دندان برايم عاريه بود و ناخوانده ... عادتم شد آخر

داشتم فکر مي‌کرد سردی مدفن ... تنگي کفن ... عادتم مي‌شود آخر؟

.... نديدن تو کي عادتم مي‌شود پس؟

هیچ نظری موجود نیست: