۱۳۸۸ تیر ۱۵, دوشنبه

در روز مبارکی چون سیزدهم رجب چه چیز از امیدواری بهتر
تحمل این روزهای خاکستری بدون دل-داری و امیدواری ممکن نیست...

خواستم شما هم با آنچه دوستانم برایم فرستاده اند شریک شده باشید:

یک- از یوسف صانعی
نبايد اينگونه ظلمها، آزار و اذيت ها، ترفندها، مکرها؛ دروغها و ... موجب يأس و نا اميدي در راه احقاق حق شرعي و قانوني و حاکميت مردم بر سرنوشتشان گردد؛ چون علاوه از آنکه نا اميدي از رحمت خداوند خود از معاصي و گناهان کبيره است؛ خلاف وعده نصر و پيروزي قرآن به مسلمانان نيز مي باشد که «أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ».
دو- از شمس تبریزی
هر اعتقاد که تورا گرم کرد ، آن را نگه دار!

و هراعتقاد که تورا سرد کرد، ازآن دور باش!

هر مشکل که شود، از خود گله کن: -این مشکل از من است-!

بعضی خیال خود را به خدایی گرفته اند!

عرصه سخن بس،بس تنگ است!

عرصه معنی فراخ است!

از سخن پیشترآ، تا فراخ بینی ، عرصه بینی!

چون گفتنی ی باشد،و همه عالم، از ریشم درآویزد ، که مگو، بگویم...اگرچه بعد ازهزار سال باشد این سخن بدان کس برسد که من خواسته باشم!

بعضی کاتب وحی اند، و بعضی محل وحی اند، جهد کن تا هردو باشی ، هم محل وحی ، هم کاتب وحی، خود باشی!

اغلب خاصان خدا،آنانند که کرامتهای ایشان پنهان است،بر هر کسی آشکار نشود،چنان که ایشان پنهانند!

من عادت به نبشتن نداشته ام هرگز!

سخن را چون نمی نویسم در من می ماند و هر لحظه مرا روی دگر دهد!
سخن با خود توانم گفتن، یا هرکه خود را دیدم در او،
با او سخن توانم گفت!

۴ نظر:

علی گفت...

از جاهای مختلف مقالات شمس اه گمانم، نه؟ گفتارِ واحدی نیست.

ناشناس گفت...

Agha mishe begid in che zabooni bood?

ناشناس گفت...

ابيات روزگارمان هم قافيه نمي شود مولا
رديف گورهامان را تراز كن

فلورا گفت...

من تو این چند وقت بعد از روز واقعه به این نتیجه رسیدم که علیرغم تمام ایرادهای سیاسی که به امام گرفته میشد و میشه (که اکثرا به جا هم هست)،با اینحال ایشون شجاع ترین مرجع تقلید در زمان خودشون بودن و هستن،حساب کنین اگر امام هم به جای اینکه سال42 فریادش بلند بشه ،از ترس تبعید یا از ترس خونه نشین شدن به مردم میگفت که برین دعا کنین که لایحه کاپیتولاسیون لغو بشه و نا امیدی از رحمت خدا رو گناه میدونست،فکر میکنین اتفاقاتی که افتاد و منجر به پیروزی انقلاب شد می افتاد؟
آقایون مراجع تقلید کنونی نون دین رو میخورن و این آبرو ریزی و فضاحتی رو که به نام دین انجام شده میبینن ولی صداشون در نمیاد
من اگر مرجع دین بودم به قول امام از قصه میمردم که تو مملکتی زندگی کنم که همچین ننگی به نام دین پیاده میشه
علیمان عزیز اگر دلت خواست میتونی حذفش کنی ولی من دلم ازین مراجع تقلید خونه . از بعضی هاشون که انتظاری نمیرفت و نمیره ولی از شخصی مثل آقای صانعی که در جواب من گفتن دین رو از سیاست جدا نمیدونن دو تا نامه تسلی دهند ه خیلی کمه!