۱۳۸۷ بهمن ۹, چهارشنبه

بچه‌ها!
سه جور سه داریم: ث و سین و صاد
و چهاز جوز ز داریم: ذال و ز و ضاد و ظا

و سه نوع تو داریم:
۱ـ
توصیف تو سخت است و جز به ایهام ممکن نیست
توصیف من ممتنع است که جز به تو ممکن نیست

۲-
تو که نیستی کلام هست... شور نیست.. معنا نیست
تو که هستی شور هست... جرات ابراز کلام نیست

۳-
می شناسیم...
من همانم که دل داشتم برایت
و سرزبان بودم به تعریفت
و دست و پا داشتم به دنبالت
و حوصله داشتم به نازت
و احساس داشتم به بودنت
و بی‌خواب بودم به انتظارت
و جرأت ابراز داشتم برایت
و کلام داشتم به شورت
و معنی دار بود بودنم
که بودم به بودنت..

۴-
تو که می‌روی... دنیا روی دل می‌ماند
تو که هستی... دنیا از دل می‌رود
دنیابری یا دلبری؟ دل از کدام دو دنیایم می‌بری؟ از دنیایی که برایت تباه کردم؟ یا آنی که به شوقش به دنبالت آمدم؟

۱ نظر:

ناشناس گفت...

علیمان جاان...
آدم از اندوه فراوان نمی‌میرد
آدم از تنهایی بسیار نمی‌میرد
آدم از اشک ریختن مدام هم نمی‌میرد
آدم تنها از اندکی گرسنگی و تشنگی می‌میرد.
باز برایت خواهم نوشت، حرف‌هایی هست