۱۳۸۶ بهمن ۹, سه‌شنبه



به گواهی مستندات مکتوبه؛ اگر از همان زمان ماضی؛ به تعلّم زبان امت مسلمان و زعفران پرور و پائلا خور ادامه داده بودیم.. دیگر هیچ لازم نبود در این یکی-دو روزی که در حضریم؛ چشم و دل بخواهد اما زبان الکن بماند...

خدایا فرجی کن!

یا چشم دل‌مان را سیر و پُر و لبریز فرما!

و یا اینکه در این فرصت باقی؛ زبان‌مان را مسیل لغات کاربردی از نوعی که خود دانی و پسندی نما! (یعنی نمایش آن هم کافی ست عجالتا)

در ضم:
خدا وسیله-ساز است...
بر منکرش هم لعنت...
اگر بود کس یا کسانی که به این زبان کمی‌-آشنای من؛ بیش از من آشنا باشد یا باشند... و حس و حال آموزش فشرده هم داشته باشند.. امر به ابلاغ فرمایند تا خدمت‌شان شرفیاب شویم!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

دو تا استاد دوست هستند...