۱۳۸۵ بهمن ۱۵, یکشنبه



مشق شب

نه اینکه شما نمی‌دانستید و من سرّ عشق مکشوف کرده باشم... نه نه...

ولی سرجدتان بیایدو تا باهم این دو شعر را حفظ کنیم...

بعضی چیزها حیف است فقط خوانده شوند... که در سینه باید حفاظت شوند...

به زعم من از آنجمله‌اند:
۱- زیباترین از حافظ
۲- زیباترین از سعدی

راستی زیباترین‌های شما کدام‌هایند؟

قول می‌دهم دیگر اینقدر زود به زود ننویسم تا فرصت کنید سر صبر حفظشان کنید.

۷ نظر:

ناشناس گفت...

Zibatarin az Molavi????????
Inam Mashghe shabe shoma

Baroon گفت...

چه جالب...داشتم اين شعر رو توی کامنتتون مينوشتم « همه عمر بر ندارم ..... » قبل از اينکه شعرهای شما رو بخونم...يک لحظه به خودم گفتم..دختر اول شعر رو نگاه کن بعد شعرت رو بنويس ..همون لحظه هم گفتم ..دختر نکنه همونی باشه که تو خواستی بنويسی....که ديدم همون اومد
ميدونم خيلی داستانم هندی -فارسی- هالیودی شد

ah گفت...

ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آن چه ما پنداشتیم

تا درخت دوستی برگی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

گفت و گو آیین درویشی نبود
...

و اینکه همه نمی تونن شعر حفظ کنن مثل خودم

ناشناس گفت...

مال سعدي بهتر بود :)

ناشناس گفت...

wow
manam aashegh e in she'r e sa'diam..

ناشناس گفت...

مولوی؟... مثلا این: اینجا کسی است پنهان، دامان من گرفته..

yashar گفت...

http://hafez.recent.ir/default.aspx?item=872