اسالط*
از کلام بیريشه بیزارم ....از سلام هرروزهی گوينده خبر به رهبر ... و آرزوی سالی خوش برای هموطنان ...
بازی دلقک پير که از عنوان شغلش زجر میبرد .... و مهندسی که دوست داشت فيلم جای برج بسازد ...
شهرکی سينمایی که قطر حقيقت در آن يک وجب بيشتر نيست .... و بوی کرهای که از مارگارين بلند میشود ...
سيگاریست که تا بساط بعدی خمار را میکشاند .... و سلامی که دلی را نمیتکاند
عزيز من! سلام همين سين و لام و الف و ميم که نيست ...
سلام به لامش که میرسد کش میآيد ... و لب را به بوسه باز میکند ...
سلام به بهار که حوصله را معنا کرد ... که خواب را ملس خواست ... و حس را جا داد ...
سلام به بهار که عشق را نو کرد ... که بلا را خواستنی .... و تو را با بلايت شيرينتر آراست ...
ـــــــــــ
* اصالت
از کلام بیريشه بیزارم ....از سلام هرروزهی گوينده خبر به رهبر ... و آرزوی سالی خوش برای هموطنان ...
بازی دلقک پير که از عنوان شغلش زجر میبرد .... و مهندسی که دوست داشت فيلم جای برج بسازد ...
شهرکی سينمایی که قطر حقيقت در آن يک وجب بيشتر نيست .... و بوی کرهای که از مارگارين بلند میشود ...
سيگاریست که تا بساط بعدی خمار را میکشاند .... و سلامی که دلی را نمیتکاند
عزيز من! سلام همين سين و لام و الف و ميم که نيست ...
سلام به لامش که میرسد کش میآيد ... و لب را به بوسه باز میکند ...
سلام به بهار که حوصله را معنا کرد ... که خواب را ملس خواست ... و حس را جا داد ...
سلام به بهار که عشق را نو کرد ... که بلا را خواستنی .... و تو را با بلايت شيرينتر آراست ...
ـــــــــــ
* اصالت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر