۱۳۸۳ خرداد ۱۱, دوشنبه

از آنجا که اغلب دوستان از orkut نوشته‌اند، بر سياق سنت حسنه‌ی همرنگ جماعت شدن به چند نکته که ناجور توی چشم مي‌خورد اشاره مي‌کنم:

اول اينکه: اگر به دايره دوستان ِ افرادی که سالهاست در خارج از ايران زندگي مي‌کنند توجه بفرماييد، مشاهده مي‌کنيد که قريب به اتفاق آنان (بالای ٪۹۵) ايراني‌ند ... يعني هرچند که همکلاسي و همکار و هم‌جلسه‌ ایشان خارجکي باشند، باز در حلقه رفقا (network of friends) فقط ايراني جماعت راه پيدا مي‌کند، البته ناگفته پيداست آشنايان خارجي دارای بيش از ۵۰۰ دوست را که ترق و ترق آدم اضافه کرده‌اند، از نمونه‌های آماری کسر کرده‌ام. به خوب يا بد اين داستان کاری ندارم ... مي‌خواهم بگويم orkut زمينه‌ی بررسي جامعه‌شناختي چه چيزهايي را که فراهم نکرده است.

دوم آنکه: حتي اگر ما ايراني‌ها خود را آريايي و هم‌نژاد اهالي فرانکفورت و شاوف‌هاوزن هم بدانيم، در فرهنگ لغات و عرف خارجکي، ايراني نه caucasian و white است و نه asian. در ميان گزينه‌های orkut چه بخواهيم چه نخواهيم middle eastern هستيم.

از جمع کوچک خوانندگان اين صفحه که تقريبا همگي مرا مي‌شناسند(به زودی فکری برايش خواهم کرد!)، اگر کسي هنوز اشتياق و تمايلِ الحاق به شبکه دوستان orkut را دارد، خبرم کند.

هیچ نظری موجود نیست: