۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۴, شنبه


ساعت سه و پنجاه و دو دقیقه ای امه... من سر کارم... گفتم بنویسم یادگاری بمونه

۳ نظر:

ah گفت...

:)))
zire mizzet benevis ba majik
tarikh ham bezan

مکاشفه گفت...

علیمان
اینجا رو خوشکل کن.. مثل قدیما..

ناشناس گفت...

تین که چیزی نیست...من یه عمره سرکارم...یادگاری مونده