۱۳۸۷ فروردین ۳۰, جمعه


غم با قاف غلط انشایی است

می توانی
و باور نمی‌کنم که نخواهی
تو از سنگ صفا ساخته‌ای
و از راه.. هروله

سراب آرزوهایم!
در انتهای کدام وادی روزمرگی
به واحه‌ی عشق‌ت می‌رسانیم؟

ای قاف جادو!
عش‌ق با تو ظاهر شد
و ق‌دیر از تو نام گرفت
ق‌صد با تو معنی یافت
و قُ‌مار بی تو حرام گشت

۳ نظر:

ah گفت...

boghz

ناشناس گفت...

alimaaan..
in neveshtat behtarin etefaghe emroozam bood
hala hey migan dar lahze zendegi konin..

ناشناس گفت...

همه ی قل ها و قول ها هم