رودخانه کپیلانو جزیی بود از من
یادت که هست؟
باری که روی پل زانو زدم و زمین شکرت بوسیدم
و باری که کنار امواج خروشانت برای اتصال به مردم-رود عرفات گریستم
و هرآن بارهایی که از بالای صخرههای سنگییت برای تو سلام میفرستادم...
یادت که هست؟
باری که روی پل زانو زدم و زمین شکرت بوسیدم
و باری که کنار امواج خروشانت برای اتصال به مردم-رود عرفات گریستم
و هرآن بارهایی که از بالای صخرههای سنگییت برای تو سلام میفرستادم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر