جایی که علم مدیریت و اقتصاد جواب نمیدهد..
میگویند میوهی فلان جا ارزانتر است... مادرم میگوید میوه فروشهای محل؛ آقا مهدی و عباسآقا، دلشان را به این فروش شب عید خوش کردهاند.. خدا را خوش نمیآید جای دیگری خرید کنیم
میگویند گوشت فلان جا بهتر است... مادرم میگوید عموغلام همسایه است و چشمش توی چشم ماست.. باید که از او خرید کنیم
میخواستم از بیسار جا امسال برایش آجیل عید بخرم... مادرم میگوید سر نشاط ۳ تا پسر جوان آجیل فروشی باز کردهاند... آنبار که رفته بود تافتون بخرد دیده که بیکار و بیمشتری نشستهاند.. میخواهد امسال از این جوانها خرید عیدش را بکند
شیخ حسن یک بار تعریف میکرد که قدیمها در همین بازار تهران کاسبها از روی چرخ که میوه میخریدند به ازای هر ۲ یا ۳ میوهی خوب و درشت یک دانه خراب و لک زده هم برمیداشتند... میگفتند خراب و لک و پیسدارش را چرخی چطوری بفروشد پس؟
چه شد که آن تهران قدیمی شد این تهران امروز؟
علمدانی ما چقدر در آنچه امروز برسرمان آمده سهم دارد؟
میگویند میوهی فلان جا ارزانتر است... مادرم میگوید میوه فروشهای محل؛ آقا مهدی و عباسآقا، دلشان را به این فروش شب عید خوش کردهاند.. خدا را خوش نمیآید جای دیگری خرید کنیم
میگویند گوشت فلان جا بهتر است... مادرم میگوید عموغلام همسایه است و چشمش توی چشم ماست.. باید که از او خرید کنیم
میخواستم از بیسار جا امسال برایش آجیل عید بخرم... مادرم میگوید سر نشاط ۳ تا پسر جوان آجیل فروشی باز کردهاند... آنبار که رفته بود تافتون بخرد دیده که بیکار و بیمشتری نشستهاند.. میخواهد امسال از این جوانها خرید عیدش را بکند
شیخ حسن یک بار تعریف میکرد که قدیمها در همین بازار تهران کاسبها از روی چرخ که میوه میخریدند به ازای هر ۲ یا ۳ میوهی خوب و درشت یک دانه خراب و لک زده هم برمیداشتند... میگفتند خراب و لک و پیسدارش را چرخی چطوری بفروشد پس؟
چه شد که آن تهران قدیمی شد این تهران امروز؟
علمدانی ما چقدر در آنچه امروز برسرمان آمده سهم دارد؟
۲ نظر:
چه مامان نازی:)
کاش همه ی ما ذره ای معرفت مادر شما را می داشتیم
روزگار غریبی ست نازنین
بد جور درگیر روزمرگی و بازار مدار شده ایم
اما ممنون که نوشتید و تکانم دادید
برای شما و مادر مهربانتان که دلش برای هم نوعان می تپد بهترین ها را آرزو دارم
لیلا
ارسال یک نظر