۱۳۸۳ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

بازی جوانمردانه - Fair Play
قسمت سوم و هرجوری هست قسمت آخر

از بس کار نصف نيمه و ناتمام دارم، نيمه کاره بودن اين مطلب بيشتر آزارم مي‌دهد ... فقط مي‌خواهم تمامش کنم ... مي‌خواهم بگويم که درست که قوانين مدون شدند ولي انسان هيچ‌گاه اگر که توانست به آن گردن ننهاد ... درست که بازيکن فوتبال اگر حريف به زمين بخورد برای نشان دادن روحيه جوانمردی خود توپ را به بيرون پرت مي‌کند تا مصدوم مداوا شود،‌ ولي همين بازيکن (توتي) اگر چشم داور را دور ببينند به صورت حريف تف هم مي‌کند ... يا اگر بخت يارش باشد با دست هم که شده توپ را توی دروازه هل مي‌دهد .... مهم بردن است و اينکه در ضمن تصوير خوشگل و مردم پسندی از خود بسازی ... حالا همين داستان را به کل جامعه تعميم دهيد ... به سياست خارجي تعميم دهيد ... به اقتصاد ... به ..

آخرش هم اينکه ..... اين ترجمه "بازی جوانمردانه" خيلي پياز داغش زياد است ... Fair Play را اگر مصداق بازی منصفانه بگيريم و به آن عمل کنيم کلاهمان را هم بايد به فضا بفرستيم .... بازی جوانمردانه يعني کشتي پهلوانانه غلامرضا تختي در ميدان المپيک که در مقابل حريف روسي آن موقع که شنيد حريف پای چپش آسيب ديده تا آخر کشتي از پای چپ او لنگ نگرفت تا در شرايط مساوی زور‌آزمايي کنند ...

هیچ نظری موجود نیست: